گفتگو با " کمیل ایزدجو "

گفتگو با
شاعر جوان کارگاه شعر حوزه هنری استان بوشهر
يکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۸
کد خبر :  ۸۶۰۳۰

گفتگو با کمیل ایزدجو

شاعر جوان کارگاه شعر حوزه هنری استان بوشهر


‏1- با سلام و خسته نباشید لطفاً در ابتدا شعر دینی را تعریف نمایید؟‏


در آغاز باید به معنای شعر پرداخت زمانی که می خواهد بر دین مترتب شود و در گام بعدی باید به معنای دین در همنشینی با شعر توجه نمود. اول چیزی که از واژه ی شعر در این همنشینی به ذهن متبادر می شود چیزی جز طبقه بندی آن هم از نوع محدود کردن شعر نیست یعنی بی شک خواننده خود را برای شنیدن مسائلی و پاره ای از آموزه های دینی به فراخور روحیه ی شاعر آماده می کند.

این واقعیتی است که از این همنشینی تلقی می شود اما حقیقتی که می توان برای تلطیف کردن این موضوع اشاره کرد وجود من های شاعرانه است. هنگامی که من انسانی شاعر به دنبال سوال هایش مخاطب را با خود همراه می کند دیگر کمتر شعر دچار سطحی نگری می شود و مخاطب نیز ترغیب می شود تا همپای شاعر پرده ها را کنار بزند و در پاسخ سوال های خود بکوشد. اما باز هم حقیقت به اینجا ختم نمی شود و با نگاهی به موضوعات دینی می توان دریافت که به من فردی و من اجتماعی انسان نیز هم راستای من انسانی هویت داده شده است.

با قبول این موضوع دایره ی شعر دینی بسیار گسترده تر از آن خواهد شد که به نظر می رسد. اختلافات برآمده از واژه ی دین نیز سهم کمی در این میان ندارد. جامعه شناسان و اندیشمندان که با جایگزین کردن جامعه به جای خدا، دین را به قوانینی به دست آمده توسط خود بشر اطلاق می کنند باعث می شود گاهاً این همنشینی به طور کامل متفاوت گردد. در پایان سخن اشاره می کنم شعر و دین دو موضوعی هستند که هیچ کدام محدود شدن را بر نمی تابند و همواره در طول تاریخ با این صفت است که همچنان به مانا بودن خود ادامه می دهند.‏


‏2- چقدر شعر کلاسیک دینی ایرانی می تواند در بنیادهای شعر عصر پست مدرن دخیل باشد؟ آیا می تواند کمک کند یا خیر؟‏


اصولاً یکی از احساسی ترین چیزی که در پست مدرن وجود دارد و به آن توجه می شود ارجاع به متون مقدس و کهن است. البته برخورد با آن ها نه به گونه ای کلاسیک در شعر عصر پست مدرن نقش قابل توجهی ایفاء می کند.‏


3- شعر مثل هر پدیده ای انسانی در حال تغییر و تحول است گاهی کوتاه مثل هایکوهای ژاپنی یا رباعی و دوبیتی ایرانی و زمانی به قصیده تبدیل شده است آیا فضای دینی امروز طلب می کند که شعر به شیوه خاص و با تعداد واژگان بخصوصی گفته شود؟‏


این موضوع نسبی است و نمی توان به طور مطلق در مورد آن چیزی تجویز کرد. درست مثل تعداد رکعت های نماز که در نوبت های خود متفاوت است و این چیزی بی ربط با روحیه انسانی نمی باشد.‏


4- شعر به طور اصولی خودجوش است یعنی با احساس شاعر سرو کار دارد آیا می شود شعر دینی غیر خودجوش یا شعر کوششی سروده شود؟


نقل قولی از پل والاری است که می گوید سطر اول شعر هدیه خدایان است و اعراب نیز اعتقاد داشتند هر شاعر یک جن دارد که کلمات به او تلقین می کند با این توضیح هر شعری نخست جوشش و در ادامه می تواند کوششی باشد.‏


5- با توجه به اینکه ما در کنار آب دریا قرار گرفته ایم و از نظر احساس می تواند کمک در سرایش شعر داشته باشد یک شاعر بومی بوشهری چقدر می تواند از زیباشناسی دریا از شعر دینی استفاده کند؟


دریا به هر چیزی وسعتی از جنون می بخشد اگر شاعر باشی شاعرترت می کند درست مثل چیزی که در مورد دین می گویند. دین مثل شراب است که آنچنان را آنچنان تر می کند اگر روف باشی روف تر می شوی و اگر بی رحم باشی بی رحم تر.‏


6- مراسم بوشهری بیشتر با زبان شعری است لذا تصور می رود که تاثیر هنر دینی توانسته خالق آثار شعر می باشد آیا نظر شما همین است؟  ‏


اشعاری که در مراسم بوشهری استفاده می شود مفهوم آنها در فضایی است که در آنها تعبیه شده است بدین معنا که از لحاظ مفهومی دارای سطحی بالا نیستند اما از لحاظ حسی و ایجاد فضا بسیار کاربردی و موفق اند. اشعار نی مه ها و یزله ها از این دست می باشند.‏


7- چون بخش اعظیمی از شعرهای دینی بخصوص مذهب شیعه توسط شاعران شیعه مسلک دیدهه شد و چندان از بار شعر غنی برخوردار نمی باشد و با توجه به اینکه بیشتر شاعران ایران به خصوص شعرهای مرزی تفننی مذهب هستند چه راهکاری وجود دارد تا شعر شیعه را غنی کنیم؟


بهتر است که کاری نکنیم شاید این گفته یک شوخی ساده باشد اما بهتر از کارهایی ضرب الاجلی و بدون ریشه شناسی مشکل است در این مورد اولی باید مسائل را بین خودمان حل کنیم.

شیعه بودن به کلام نیست اینکه گاهی اشعاری در مورد بسیاری از مسائل شیعی با تعداد بسیار زیادی چاپ می شود پاره ای از اهداف را زیر سوال می برد. شعر گفتن در مورد لبنان هدف کمی نیست که گاهاً با تعداد بسیار اشعار روبرو می شویم که به هیچ عنوان دارای کیفیت مطلوبی نمی باشد و صرفاً از یک سیاست خاص و همان سیاست ضرب الاجلی پیروی می کند.

در این مورد باید به موضوع فلسطین اشاره کنم. آرمان فلسطین با محمود درویش بزرگ شد و نه محمود درویش با فلسطین به این علتی که محمود درویش با پوست و استخوانش در متن ماجرای فلسطین و آوازگی آن ملت قرار گرفته بود.

بسیاری از شاعران صرفاً برای بزرگ شدن به موضوعات فلسطین می پردازند. اما محمود درویش با درک صحیح از جهان اطراف خود و انسان توانست شعر خود را جهانی کند و تحت تاثیر سیاست های  ضرب الاجلی قرار نگیرد ‏


8- در نمایش دینی تعزیه لازم است نگاه دقیق به اشعار و رجز خوانیهای بازیگر شود و مورد تحلیل قرار گیرد آیا به نظر شما نسخه های تعزیه بوشهری این توانمندی را دارد که مورد توجه شاعران بوشهری قرار بگیرد.‏


شاعر بی نیاز از خواندن هیچ چیز نیست از کتاب های فلسفه ای و پیچیده گرفته تا کتاب های آموزشی آشپزی. گفتگوهای در هر انسانی وجود دارد که گاهی ناشناخته می ماند. ولی شاعر با قرار دادن خود در موقعیت های خاصی سعی در بروز آنها در قالب سخن وری دارد.‏


‏9- اشعاری که شاعران در اجرای مراسم های دینی و آئین مذهبی سروده اند به صورت خودجوش بوده است و هیچ گونه دقت علمی در بیان آنها نشد، به نظر شما در عصر علم و دانش بشری نباید در این اشعار تغییراتی داده شود یا معتقدید که باید این اشعار به صورت سنتی بماند و بار جدیدی به آن اضافه شود که مربوط به عصر حاضر است.‏


علم درک و توضیح ارتباط بین دو پدیده است پیشرفت امروزی علم به موشک رسیده است اما در شعر ما با چیزی ورای موشک در ارتباط هستیم.

علم چیزی بر جهان اضافه نکرده است یعنی سعی در باروری عناصری دارد که در جهان قرار گرفته است و آن ها را در جهت اهداف خود بکار می گیرد اما شعر با منطقی سروکار دارد که با منطق جهان واقعی خود گاهی هم خوانی ندارد ولی نمی توان آن را انکار کرد این منطق را می توان در واژه ی به نام عشق جستجو کرد اما اگر منظور شما از لحاظ علمی مطالبی است تکه گاه از لحاظ وزنی و گاهی از لحاظ محتوای (آمیخته با خرافات) دارای ضعف می باشد. تغییر چیزی غیر منطقی نیست.‏

‏          ‏


ارسال نظر