
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری بوشهر، مونس عدی زاده مؤلف کتاب«راز مروارید» در مصاحبه با سایت تاریخ شفاهی به تبیین مراحل تدوین کتاب «راز مروارید» و چگونگی جمع آوری خاطرات «ناخدا دوم بازنشسته سعید کیوان شکوهی» پرداخته است.
به نقل از سایت تاریخ شفاهی ایران، پرسنل نداجا جزو نیروهای نظامی بیریا و فداکار ایران هستند که کمتر درباره آنها سخن گفته شده است. دفتر پژوهش های نظری و مطالعات راهبردی نداجا در سالهای اخیر، اقدامات گستردهای در زمینه انتشار اسناد مربوط به نقش نداجا در دفاع مقدس انجام داده و تاکنون چندین مجلد از «تقویم تاریخ دفاع مقدس نداجا» را به چاپ رسانده است. همچنین ثبت خاطرات فرماندهان نیروی دریای ارتش از دوران هشت ساله جنگ را آغاز کرده و مجموعه کتابهای «قصههای دریا» و کتاب «راز مروارید» را با همکاری حوزه هنری منتشر کرده است.
عبدی زاده به ماجرای آشنایی خود با راوی کتاب راز مروارید اشاره کرد وگفت: «پدرم ناوسروان بازنشسته حسن عبدیزاده، از بازنشستگان نیروی دریایی است. من نیز به نیروی دریایی علاقه ی بسیار داشته و نگارش در مورد یکی از عملیات های نیروی دریایی از جمله علایق من بود. سپس تصمیم گرفتم که کتابی در اینباره بنویسم. قبل از اینکه بخواهم خاطرات ناخدا کیوان شکوهی را برای نگارش انتخاب کنم، قصد داشتم درباره یکی از شهدای استان بوشهر مانند: شهید ماهینی و چندین غواص بنویسم. عملیات مروارید، پنجمین موضوع پژوهشی بود که میخواستم در سالهای بعد آن را انجام دهم. اما از آنجایی که سوژههای بوشهر عملی نشد، به سراغ عملیات مروارید رفتم.
نویسنده کتاب «راز مروارید» در ادامه گفت: دجریان آشناییام با ناخدا کیوان شکوهی را در مقدمه کتاب «راز مروارید» نوشتهام. سال 1387 مطلبی درباره عملیات مروارید، در سایت امتداد دیدم.. فکر کردم که سوژه خوبی است. از طریق نیروی دریایی بوشهر با ناخدا کیوان شکوهی آشنا شدم. از قضا پدرم قبل از انقلاب، ایشان را در ناو میلانیان دیده بود و همدیگر را تقریباً میشناختند و این نقطه آغازی شد که کار شروع شود. ایشان بر خلاف دیگران، خیلی راحت درخواست من را برای مصاحبه پذیرفت و برای مصاحبه به دفتر کار ناخدا رفتم.»
وی به چگونگی جمع آوری و تکمیل خاطرات این کتاب پرداخت : «مصاحبه را از سال 1392 آغاز کردم. در نهایت، مصاحبههای تکمیلی با دوستان ناخدا کیوان شکوهی نیز تا سال 1394 به اتمام رسید. کتاب «راز مروارید» از دوران جوانی تا بازنشستگی ناخدا سعید کیوانشکوهی را شامل میشود. وی در دوران حکومت پهلوی، سالهای دانشجویی خود را در انگلستان سپری کرد و یا در ماموریتهای دریایی بود. با توجه به شخصیت خاص ناخدا کیوانشکوهی، هر جایی که نقص و نقطه ضعفی بود، به راحتی مطرح میکرد. روی موضوع خاصی تعصب نداشت و در بیان خاطرات، خودسانسوری نمیکردند.
ناخدا کیوانشکوهی، اسناد و تصاویر بسیاری از دوران دفاع مقدس درمحل کار خود داشت و بسیاری از خاطراتش، بر اساس همین اسناد، گردآوری شده است و یاد و خاطره ی شهدایی همچون: حسین حفیظی، محمدابراهیم همتی، شهید محمودرضا کوشا، شهید ابراهیم پیرسیاهکل و حتی بزرگانی مثل ناخدا مصطفی مدنینژاد که هم اکنون مقیم کانادا هستند، زنده نگه داشته شده است. تمام این افراد، اقداماتی در دوران جنگ انجام دادهاند که تاکنون ناگفته مانده بود. مرور خاطرات ناخدا کیوانشکوهی، باعث شد که فهم بهتری از جزییات عملیات مروارید داشته باشم و به عنوان فرزندِ یک ناوسروان نیروی دریایی، با بزرگان نیروی دریایی ارتش آشنا شدم.»
مونس عبدی زاده به مشکلات و سختی های جمع آوری اسناد و مدارک مربوط به عملیات مروارید اشاره کرد: «در فاصله هماهنگی تا انجام مصاحبه با راوی کتاب «راز مروارید»، اسناد و کتابهای تقویم تاریخ دفاع مقدس نداجا را مطالعه کردم. همچنین سایتهایی که به صورت پراکنده درباره عملیاتهای نیروی دریایی، مطالبی منتشر کرده بودند را بررسی کردم، تا با دست پُر جلو بروم و در این راه، مرکز پژوهشهای نداجا همکاری خوبی کرد.
وی همچنین افزود: در طول تحقیق با شخصیتهایی همچون یوسف کرمپور، بازمانده ناوچه پیکان، آقای معتمدی خلبان هوا – دریا و مرحوم اسماعیل بابایی، یکی از تکاوران نیروی دریایی، خاطرات ناخدا نوینشعار، ناخدا الفتی و آقای اخگر درباره عملیات اشکان و شهید صفری و همچنین با فرماندهان نیروی هوایی نیز برای تکمیل اطلاعات مصاحبه کردم . در سال 1393 با آقای مدنینژاد، در قالب ایمیل مصاحبه کردم و از خاطرات ایشان نیز در کتاب «راز مروارید» استفاده کردم. بهخصوص در اینباره، سعی کردم که صحبتهای ناخدا سعید کیوانشکوهی را بدون هیچ تغییر، در کتاب «راز مروارید» منعکس کنم و هیچ شاخ و برگ اضافی ندادم تا استناد خاطرات حفظ شود. یکی از آرزوهایم این است که در فرصتی، درباره ناوچه پیکان بنویسم.
مونس عبدی زاده نویسنده کتاب «راز مروارید» در زمینه طراحی سؤالات گفت: «برای طراحی بسته سوالات، افرادی مانند پدرم به من مشاوره میدادند، ولی اصل سوالات را خودم طراحی میکردم.
وی ضمن اشاره به قسمتی از خاطرات کیوان شکوهی به فضای حاکم بر نیروی دریایی در شرایط جنگی، به مصاحبه خود پایان داد: هنگامی که یک کشتی در دریا منفجر میشود و همه ملوانها در آب میافتند، هر کسی تلاش میکند که ملوان کناریاش را به هر طریقی نجات دهد و این راز موفقیت دلاورمردان نیروی دریایی است.