غلامرضا دشتی منش: داستان سیاسنبو‌ روایتی از معمای توسعه در ایران

غلامرضا دشتی منش: داستان سیاسنبو‌ روایتی از معمای توسعه در ایران
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان بوشهر؛ غلامرضا دشتی منش با اشاره به اینکه داستان سیاسنبو، روایتی از معمای توسعه در ایران و به عبارتی چالش‌های پیش‌روی توسعه در کشور است، گفت: سیاسنبو، سرشار از نشانه‌ها و دلالت‌ها برای آنان است که دل در گرو توسعه جنوب و به‌ طور کلی توسعه ایران دارند.
يکشنبه ۱۲ تير ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۷
کد خبر :  ۱۵۸۰۰۱

این استاد کارآفرینی و توسعه افزود: اگر مخاطبی متن را از منظر ادبیات توسعه و اقتصاد سیاسی بخواند، درخواهد یافت که محمدرضا صفدری، خالق توانای این اثر، باظرافت توانسته است، راوی مسائل و مشکلات پیشروی توسعه ایران باشد.
دشتی‌منش یادآور شد: در این اثر، صفدری گاه و بی‌گاه از ریشه‌ها و عوامل نا‌توسعه‌یافتگی نیز سخن می‌گوید و از طریق شخصیت‌های داستانش چون السنو، اکوسیاه، خالو منو و ... پای انتخاب‌ها، کنش‌ها و ترجیحات ایرانیان در برابر مساله توسعه را به داستان می‌کشاند.
این منتقد ادبی بیان نمود: صفدری در داستان کوتاه سیاسنبو، از مشکلات و مسائلی نظیر کار و اشتغال، مهاجرت، نبود نظام قضایی کارآمد، چالش مسکن، ناکارآمدی قوانین، بی‌عدالتی، فقر، فساد، نبود امنیت و ... به‌نحوی‌که گاه مسائل در ساختاری علت و معلولی به هم مرتبط هستند، سخن می‌گوید. وی خاطرنشان کرد: نویسنده سیاسنبو، از عواملی همچون حضور فرنگی‌ها در کشور و وضعیت جغرافیایی و بدی آب‌وهوا به‌عنوان ریشه‌های مشکلات یاد می‌کند، درحالی‌که به رفتارها و خلقیات ایرانیان یا ساختار نهادی و نظام حکمرانی ناکارآمد کمتر اشاره می‌کند.
غلامرضا دشتی منش یادآور شد: در گوشه گوشه داستان، صفدری به انواع انتخاب‌های مردم در مواجهه با نابسامانی‌ها پرداخته است و از گزینه‌هایی مانند مهاجرت، وادادگی در برابر غربی‌ها، پذیرش تحقیر، فریاد با همه ترس‌ها و تردیدهایش، بی‌تفاوتی و گاه مرگ سخن به میان آورده است.
این منتقد با اشاره به اینکه نام نخستین داستان این اثر و نام کتاب، از فردی گرفته‌شده که در چند جمله می‌آید، خبری می‌دهد و می‌رود؛ کسی که حضورش همچون حضور عموم ایرانیان در زندگی بدون اثری آشکار است و تنها آمدن و رفتنی‌ست افزود: با این حال فضای داستان از شخصیت‌های تأثیرگذار خالی نیست، فردی به نام اکو سیاه، در لحظه‌های حساس حاضر است. اکو سیاه فردی در آستانه دوگانه‌هاست، به هیچ سمت و سویی تعلق ندارد. زندگی به او آموخته که درصحنه باشد، انتخاب‌گر باشد و عمل کند. صفدری، اکو سیاه را دوست دارد و فریاد را به اکو سیاه می‌سپارد در حالی که نقش کنش جمعیِ خالی از تردید و ترس در داستان، کم‌رمق است و این فردیت افراد است که گاهی به کار می‌آید.
وی در پایان یادآور شد: داستان سیاسنبو، داستانی است که بارها و بارها باید خوانده شود تا صرف‌نظر از نیت مؤلف، مخاطب بتواند بیشتر و بهتر به احوال توسعه در ایران بیاندیشد.
شایان‌ذکر است؛ بررسی آثار "محمدرضا صفدری "روز چهارشنبه 8 تیرماه 1401 ساعت 17 با حضور علاقه‌مندان داستان در حوزه هنری انقلاب اسلامی استان بوشهر برگزار شد.

ارسال نظر