بوشهر
شهر عاطفه و آفتاب
شهر صبور خفته به دامان آب
همسایه ی قدیمی خورشید
شهر هزار خاطره ی روزگار
شهر هزار مردان
بوشهر
شهر ایمان
پا بر سریر آبی دریا
دل در هوای همدلی و عشق و شور و تمنا
بوشهر ،
شهر تاریخ
شهر همیشه بیدار
شهر همیشه هشیار ،
ماشرح روزگار غمت را شنیده ایم
ما زخم تازیانه ی بیگانگان
بر قامت شکسته ی تو دیده ایم
ما شرح جانفشانی مردانت را
در کوچه های روشن تاریخ ،
بسیار خوانده ایم .
ما آفتاب را
در ظهرهای خلوت مرداد ،
دیده ایم ،
که قطره قطره خون تو را می مکید
و لحظه لحظه آتش تب را
برجسم ناتوان تو می ریخت.
ما کولیان خانه بدوشی را دیدیم
کز سرزمین آن سوی دریاها
می آمدند
و درد و رنج تلخ مصیبت را
در خانه و محله ی تو ، می ریختند
و خود سوار مرکب قدرت ،
می تاختند.
بوشهر ،
شهر تاریخ
همدوش مهربانی و پاکی
همسایه ی همیشه ی دریا
مست شراب شرجی و شبنم
هم صحبت همیشه ی توفان
اینک دوباره ،
فصل امید و باروری می رسد
فصل عزیز دیدار
نام خوشت همیشه ،
همدوش مهربانی و پاکی باد !
دکتر سیدجعفر حمیدی
کتاب استان زیبای بوشهر
چاپ دوم
1389
انتشارات شروع