عکس در واقع برش و توقفی در زمان ایجاد و لحظه ای را ثبت می کند که دیگر قابل تکرار نیست و سال ها بعد تنها چیزی که از آن لحظه می ماند، کپی و برگرفته ای است که در یک عکس دیده می شود. طبیعتا این جذابیت عمده یک عکس است. عکس های بسیاری از وقایع و حوادث روزهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در ذهن دارم که دارای این ویژگی هستند. برای مثال تصویری در ذهن دارم از جوانی که در حال اعزام به جبهه است و مادرش برای او پیشانی بند می بنند و او را روانه دفاع از میهن می کند. اگر با دقت به این عکس نگاه کنیم، متوجه می شویم تناقضی در این عکس وجود دارد. مادری از فرزندش جدا می شود، فرزندی که شاید دیگر هرگز به خانه و نزد مادر بازنگردد و طبعا لحظه تلخی رقم می خورد اما این عکس به واسطه ارزش های معنوی و زیبایی که در عمق اش نهفته است، لحظه ای شیرین است.دو نوع نیاز در بشر وجود دارد؛ یکی نیازهای فطری و معنوی هستند که نشات گرفته از عشق به کمال دارند و یک سری نیازهایی که تکیه بر ضعف های بشر دارند. هنر غرب معمولا به این خاطر که ضعف های بشر دست یافتنی تر و جذاب تر هستند به آنها اصالت داده و این نیازها را مورد توجه هنر قرار می دهد. اما در هنر متعهد ارزش های انسانی و ویژگی های متعالی که برای رشد انسان لازم است، مورد توجه قرار گرفته می شود. نشان دادن و جلوه کردن ارزش های انسانی در هنر متعهد هم سخت تر و هم طبعا ارزشمند تر است.
مهم ترین موضوع پرداختن به هنر می تواند به واسطه تاثیر گذاری و ویژگی هایی که دارد، انسان باشد. در همه هنرها و خصوصا در عکاسی جایی که ما انسان را سوژه قرار می دهیم، شاهد قدرتی مضاعف هستیم و خیلی از این تصاویر در تاریخ ثبت و ماندگار شده و حتی تغییراتی در تاریخ ایجاد کرده اند. برای مثال عکسی در آمریکا توسط لوئیس هاین گرفته شد که یک کودک را در کارگاه نخ ریسی نشان می دهد. این عکس باعث شد قانون کار در آمریکا تغییر کرده و از سن مشخصی کار کردن کودکان منع شود. همچنین عکس های بسیاری از جنگ ها وجود دارند که بسیار تاثیر گذار بوده اند. هر جا انسان در عکس ها پررنگ تر است و یا نشانه هایی وجود دارد که مستقیما به انسان ها اشاره دارد، بسیار اثر گذار بوده اند. از این رو عکاسی اجتماعی بسیار حایز اهمیت است.متاسفانه بعضی از کلمات به خاطر استفاده نادرست یا نگاه کلیشه ای در اذهان مردم تعریف درستی ندارند. وقتی از عکاسی انقلاب صحبت می کنیم شاید عده ای تصور کنند که که فردی تنها از جریان انقلاب عکس گرفته است یا وقتی از هنر دینی صحبت می کنیم، همه فکر می کنند منظور تولید یک اثر هنری درباره نماز است. این تصور صحیح نیست و در واقع دین، انقلاب و کلماتی که بارهای ارزشی در ذهن مردم دارند، بر ارزش های انسانی تاکید می کنند و این ارزش ها گاهی باید نقدی صورت پذیرد تا محقق شوند و گاهی باید مدحی صورت پذیرد تا تقویت شوند. اینجاست که مرز بین انتقاد و سیاه نمایی مشخص می شود.از نظر هنر متعهد، هنر یک قدرت و ابزار در دست انسان است که می تواند با آن تاثیر بگذارد و از این جهت چنین قدرتی در دست انسان ها امانت است. برای مثال وقتی ما یک تصویر از نقدی درون گفتانی و مشکلی که در جامعه ما وجود دارد، می گیریم و آن را برای یک جشنواره خارجی که با سیاست های کشورمان مغایرت دارد می فرستیم، طبیعتا خوراکی که آن مجموعه ها دوست دارند داشته باشند تا از ما تصویری غیر واقعی در اذهان عمومی شکل دهند را در اختیار آن کشور و آن جشنواره قرار داده ایم. هنرمند به خاطر قدرتی که دارد باید مرتب پایش و تحقیق کند که هنرش را در چه بستری عرضه می کند و چه اثری بر روی مخاطب می گذارد. در برخی مواقع هنرمندان صرفا به خاطر جذابیت حضور در جشنواره ای خارجی و برنده شدن و... دیگر به این موضوع فکر نمی کنند که این مجموعه شاید به عنوان نقدی منصفانه قرار بوده در کشور ارائه شود و وقتی در بستری دیگر عرضه شود، چه اثراتی می تواند داشته باشد. اینکه یک اثر کی، کجا و در چه شرایطی عرضه شود، موضوع مهمی است که باید توسط هنرمند تشخیص داده شود.از همان کودکی حس بسیار خوب و زیبایی از دوران دفاع مقدس دارم که بخشی از آن به خاطر خاطراتی است که از آن دوران در ذهن دارم و بخش دیگر نیز به این خاطر است که به توفیق خدا در جمع افرادی بزرگ شدم که حقیقتا به تفکر ناب انقلاب اسلامی اعتقاد داشتند. اگر نگاهی به معدل سنی فرماندهان جنگ داشته باشیم، متوجه می شویم اغلب آن ها زیر سی سال سن داشته اند. جوان ها جسارت و روحیه و انگیزه دارند که می تواند شگفتی ساز باشد. هنرمندانی که در عرصه جنگ حضور داشتند، هم از این قاعده مستثنی نیستند و کارهایی که این عزیزان زمان جنگ برای کشور انجام دادند، میراث ماندگاری است. عکاسانی که خیلی های شان نه عکس های بزرگ تاریخ را دیده بودند و نه در کلاس های تخصصی عکاسی شرکت کرده بودند، اما به خاطر عجین بودن وجودشان با آن حال وهوا آثاری را خلق کردند که چشم جهانیان را خیره کرد. امروز هم وقتی به این عکس ها نگاه می کنیم می بینیم بسیاری از آنها حتی با برترین عکس های جدید که با فن آوری های نو گرفته شده اند، قابل قیاس نیستند. این عکس ها میراثی ماندگار و جاویدان هستند و می توانند دوباره متولد شوند. ما می توانیم هم این ارزش ها را به واسطه هنر متعهد دوباره سازی کرده و در قالب هایی نو به مخاطب عرضه کنیم.