هنر تئاتر پس از انقلاب دوران شکوفایی عجیبی داشته است. در واقع این هنر پس از انقلاب ارتباط خوبی با مردم جامعه برقرار کرد و بین مردم آمد. شاهد مثال من هم نمایش «حسن منصور حلاج» است. نمایشی که وقتی به اجرا در آمد به گواه تاریخ و گفته هنرمندان تئاتر مردم برای تماشای آن گرداگرد ساختمان استوانه ای تئاتر شهر صف می بستند تا بتوانند این تئاتر را تماشا کنند. از همان ابتدای انقلاب هنر تئاتر توانست جایگاه خود را بین مردم و در جامعه پیدا کند و رفته رفته این موضوع تبدیل به جریان تئاتر انقلابی شد.
هنرمندان بسیاری پس از انقلاب در حوزه هنری بالیده شدند و بعدها در هنرهای مختلف از جمله تئاتر و سینما به جایگاه خوبی رسیدند و مدعی شدند. برخی از این هنرمندان حتی پیش از انقلاب فعالیت هنری خود را آغاز کرده بودند و در راستای اهداف انقلاب کار می کردند. از جمله این افراد مرحوم فرج الله سلحشور بود. ایشان و دوستان شان از جمله آقای مجید مجیدی پیش از انقلاب فعالیت های خود را در گروه هایی که در مسجد فعالیت می کردند، آغاز کرده بودند. پس از انقلاب این عزیزان فعالیت های هنری شان را در حوزه هنری ادامه دادند. همین جریان باعث شد که هنرمندان بسیاری در زمینه تئاتر و سینما و هنرهای تجسمی و... پس از انقلاب در حوزه هنری جمع شده و بعدها باعث رونق هنر و فرهنگ در کشور شده و جریان هنر انقلاب را به وجود بیاورند.
به نظر من این جریان خیلی خوب ادامه پیدا کرد اما اخیرا به دلیل اینکه ما کمی از مخاطب فاصله گرفته ایم و نقش مخاطب را فراموش کرده ایم، این مساله نیز اندکی کم رنگ شده است و استقبال مردم از تئاتر به شکل سابق نیست. اگر مردم و مخاطب در روند تولید تئاتر محوریت نداشته باشد و مسایل و داستان هایی که در یک نمایش مطرح می شوند، از دل جامعه و مردم بیرون نیامده باشد و نتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند، قطعا تئاتر ریزش مخاطب خواهد داشت. سینمای ما هم در یک زمانی دچار این بحران و سالن های سینما خالی از تماشاگر شد و مردم از فیلم ها استقبال نمی کردند. دلیل این موضوع فاصله گرفتن سینما از مردم بود.
در هر هنری اگر از مردم فاصله بگیریم و از آنها عقب بمانیم، دچار خسران خواهیم شد. اگر در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته تئاتر و سینما مخاطب بالایی دارد به این علت است که آنها آثارشان را برای مردم تولید می کنند. شعار کهنه برخی از روشنفکرنماها که هم پیش از انقلاب بوده اند و هم بعد از انقلاب، یعنی "هنر برای هنر" سال هاست منسوخ شده است. تئاتر نه هنر مردم خاص و نه هنری مخصوص فرهیختگان است؛ بلکه هنری مردمی است. در این دوره از تاریخ هنرهای سینما و تئاتر هنرهایی مخصوص افراد خاص محسوب نمی شوند و باید برای همه جامعه و همه صنوف ساخته شوند. در واقع اگر مردم در کنار ما هنرمندان تئاتر نباشند آن اتفاق زیبای هنری که هر هنرمند مشتاق آن است روی نخواهد داد.
تئاتر یک هنر کاملا انسانی است و مثلثی است که از سه ضلع تشکیل شده است. هنرمند (انسان ها)، مخاطب (انسان ها) و موضوع (قصه های انسان ها) سه ضلع این مثلث هستند. پس تئاتر هنری انسانی است و باید به مسایل پیرامون انسان و ارزش های اخلاقی انسان بپردازد. اگر تاریخ را مطالعه کنید خواهید دریافت که از بدو پیدایش تئاتر در روم باستان تا به امروز این هنر به مسایل پیرامون انسان پرداخته و از این به بعد نیز چنین خواهد بود و اگر به مساله و موضوعی جز این بپردازند، دیگر جوهره تئاتر را در خود نخواهد داشت. ما معلمین اخلاق در جامعه هستیم پس اگر در تئاترهای مان به مسایل دینی، ارزش های انسانی، اخلاقیات و... می پردازیم به این علت است که تئاتر چیزی جز اخلاق نیست و نمی توانیم تئاتر را خط کشی کرده و بگوییم این تئاتر دینی است و این تئاتر دینی نیست. اصلا تئاتر یعنی دین و تئاتر یعنی مذهب. تئاتر به همان دلایلی که عرض کردم نمی تواند از مذهب و اخلاقیات جدا باشد.
اگر در تئاترهای مان به مسایل دینی می پردازیم نیز به این دلیل است که رخدادهای تاریخی و موضوعات دینی را مرور کرده و آنها را امروزی کنیم. دین ما کاملا به روز است. اسلام بسیار پویاست. ما در دین و فقه مان احکامی اولیه و احکامی ثانویه داریم. احکام ثانویه ما احکامی هستند که مطابق شرایط روز هستند و به شکلی است که فقها می توانند این احکام را برای مردم به روز کنند. این موضوع نشان می دهد که دین ما پویاست پس تئاتر ما هم به عنوان هنری اخلاقی و با ارزش باید پویا بوده و فرزند زمانه خود باشد. پرداختن به مسایل دینی و تاریخ اسلام به شکلی که همگام با زمانه باشد می تواند نقطه عطفی در پویایی تئاتر باشد و مردم و نسل جدید را به سمت سالن های تئاتر جذب کند.از سال گذشته این افتخار را داشتم که مدیریت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری را برعهده بگیرم و در این مدت بسیار فعال بوده ایم. فعالیت های مان سه محور اصلی داشته اند. تئاتر مردمی، تئاتر حرفه ای و تئاتر شهرستان ها این سه محور هستند. تئاتر مردمی جریان تئاتر بچه های مسجد است که از سال گذشته دفاتر این جریان در شهرستان های مختلف راه اندازی شده است و تا به حال دوازده دفتر فعال شده اند. انشاالله به زودی نیز دفاتر دیگری راه اندازی خواهند شد. خروجی این جریان جشنواره «تئاتر بچه های مسجد» است که فروردین ماه همین امسال برگزار خواهد شد. قرار است تئاتر را به مساجد، قلب جامعه و مردم ببریم. جشنواره مان در مسجد برگزار خواهد شد و حتی اختتامیه این جشنواره نیز در مسجد خواهد بود. مسجد جایگاه افراد مختلف جامعه است و اگر ما بتوانیم تئاتر را در مساجد اجرا کنیم، قطعا مخاطب حرفه ای تربیت خواهیم کرد.جریان بعدی تئاتر حرفه ای است. در این زمینه نیز سعی کردیم از حرفه ای ها و جوانان تحصیل کرده در زمینه تئاتر استفاده کنیم. تصمیم داریم امسال از پیشکسوتان و حرفه ای های تئاتر دعوت کنیم تا آثاری خوب در راستای منویات حوزه هنری تولید کنند. هیچ محدودیتی در ژانر این آثار نداریم و کارها می توانند در گونه های مختلف از جمله اجتماعی، سیاسی، کمدی و... اجرا شوند.جریان دیگر نیز تئاتر شهرستان است. ما در شهرستان ها جوانان مستعد بسیاری در زمینه تئاتر داریم که مهجور واقع شده اند. سعی مان بر این است که از این جوانان حمایت کرده و موقعیت کار و فعالیت برایشان فراهم کرده و به تئاتر حرفه ای کشورمان معرفی کنیم. امیدواریم در سال 96 اتفاقات خوبی را در زمینه تئاتر رقم بزنیم.